چهقدر تاسفبرانگیز است که باید اینجا را ببندم. چارهای نیست. بهخاطر حرفهام و بهدلیل آنکه کسانی اینجا را پیدا کردهاند، که نباید، ناگزیرم اینجا را برای همیشه ببندم.
حدس میزنم پیش از این عدهای از دوستانم هویت واقعی من و دوست دیگر نویسندهی این وبلاگ را کشف کرده بودند که البته نه تنها اشکالی نداشت، بلکه باعث میشد شناخت بهتری از من پیدا کنند، اما متاسفانه این مورد تازه فرق میکند و ممکن است روی وضعیت کاریام تاثیر مستقیم بگذارد.
خیلی حیف شد. اینجا را دوست داشتم چون بخش همیشه سانسورشدهام را اینجا بدون هیچ رودربایستی مینوشتم. بههرحال ممنون که این مدت لطف داشتهاید و اینجا را خواندهاید. بازی روزگار را ببین که پایان کار این وبلاگ مصادف شد با مرگ پل نیومن که به نظر من بهترین بازیاش در "گربه روی شیروانی داغ" بود.
خلاصه که این هم تمام شد. شاید روزی دیگر شروعی دیگر در جایی دیگر.
۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبه
پایان
اشتراک در:
پستها (Atom)